1. کوثر رو به ازدياد شدن(غبار) يک نوع شدني را بيان مي کند.
2. معناي وصفي: خيلي زياد شدن در جهت هاي مختلف
3. نهري است در بهشت که از آن انهاري منشعب مي شود. در نهر فزايندگي و استمرار است.
4. يقال تکوثر شيئا کوثرا متناهيه ... تا جايي که جا داشت زياد شدن
5. فزايندگي و انتشار يابندگي دارد و هر نوع کثرتي منظور نيست.
6. بسيار زياد شده و بسيار فزاينده
7. روندي که نبوده بعدا کثرت يافته است. يک نوع شدن است.
1. بتر : روندي رو به تماميت بود، نگداشتند تمام شود و قطع کردند
2. نيمه کاره، ناتمام، ناقص
3. دم بريده شدن شخص يعني اثرش در روند خير منقطع شود.
4. اگر شروع و حرکت در مجموعه اي که همراه و هماهنگ با نظام هستي است، قرار گيرد مي تواند ادامه يابد و در غير اين صورت نيمه کاره و ناتمام مي ماند
1. تمرکز ما روي معناي خير بود. نه خير کثير
2. خير به معناي نعمت گرفته شده بود. و حال اينکه خير نوعي رفتار مناسب با نعمت است.
3. توجه به نگراني و نياز انسان در حفظ، خلود و جنبه استمرار نعمت شده بود. لکن به فزايندگي و گسترش نسبت به امکانات نيز بايد دقت مي شد.
نقطه مرکزي: بهترين ارتباط با امکانات و نعمتهاي محدود که بهره وري زياد و مستمر شود تا مطلوب و مقصود دور محقق شود.
1. انسان مقصود و مطلوبي دارد.
2. امکانات محدود دارد.( استعدادهاي او، علم، عمر، فرزند، مال، اعتبار اجتماعي و.....)
3. خطرهايي مي بيند که مزاحم رسيدن و رساندن او مي شود(ضعف و نقصانهاي خود او، تعارضهاي دنيا، حوادث، مخالفين، تحقيرها و عمر کوتاه ، نداشتن نيروي همراه....)
4. نگراني و ترس که با اين امکانات به آن مقصود و مطلوب دور مي رسد يا خير؟ مي خواهد حتي پس از مرگش نيز اين مطلوب اثر گذار باشد و کاري که شروع کرده ناتمام نماند. و محو نشود. حامي و مدافعي داشته باشد که توسعه دهد و منتشر نمايد.
5. به دنبال راهي، چيزي، برنامه و طرحي، که اين امکانات کم را زياد کند و بهره وري را به حداکثر ممکن برساند.
6. بر اساس اين نکات، انسان نياز به کوثر دارد. به دنبال منبع خيري مي گردد که قطع شدني نباشد و فزاينده باشد. چه کنم که با اين محدوديتها و مزاحمتها به مقصود برسم و رضايت داشته باشم. اگر راهي شروع کردم تداوم داشته باشد. نام و برنامه و طرح و .... من زنده بماند.
7. مثلا: اگر بگويند که کتاب يا طرحي يا استادي يا چيزي هست که به اين نگراني هاي تو جواب مي دهد و تو را با اين امکانات محدود و وضعيت موجود که ظاهرش اين است که به وضعيت مطلوبي که مد نظرت هست نمي رسي، مي رساند انگار که تمام دنيا را به او داده اند. و مهم ترين کارها را در مقابل اين اعطاء و براي ماندگاري آن انجام مي دهد.
1. راه ميانبري که کم را زياد و زياد را پر خير مي کند. موجب گسترش آن مي شود.
2. در جهت هاي مختلف اين فزايندگي و استمرار را دارد محدود به يک زمان و مکان نيست.
3. روندي است که رو به زياد شدن است و قطع شدني نيست.
1. از کثير به کوثر مي رسانند. (انفاق کثير، تلاش کثير، گذشتن از کثير و ......)
2. قل الله ثم ذرهم» چرا که خداوند مىتواند کم را کوثر و زياد را محو کند
نکات روشي سور معوذتين...
برچسب : نویسنده : ftathir1145 بازدید : 37