فضاي سوره- آقاي براهني

ساخت وبلاگ

نوشته اقاي براهني


کليد سوره ،کوثر بود وکوثر درلغت بمعناي خيرکثير.خيرکثير غيراز نعمت کثير يا نعمتهاي کثير بود که نعمتهايي همچون مال وفرزند زياد به کافران هم داده شده درحاليکه خيري براي انان نداشت و ايات مويد اين مطلب مورد بحث قرار گرفتند.بنابراين خير وشر را وابسته به موقعيتها ندانستيم ونيز کمي يا زيادي امکانات را دران موثرنديديم که حضرت سليمان در اوج امکانات همراه با خير بود وحضرت ايوب دراوج سختيها و بلاها با خيرهمراه .پس نتيجه اين شد که خير يا شر درهستي بصورت مطلق وجود ندارد و به نوع رابطه ها وموضع گيريها برميگردد.رابطه هايي که درهرموقعيتي ولو سخت و طاقت فرسا وبا کمترين امکانات ميتواند بيشترين بهترين بهره ها را نصيب کند و دراوج نعمتها و بيشترين امکانات ميتواند قارونها را همراه نعمتهايشان به زمين فرو برد.پس براي روشن کردن خيرکثير بايد به سراغ موضع گيريها رفت تا با روشن شدن نوع موضع گيري درهرموقعيت ،خير وشر مربوط به ان موقعيت معلوم شود ونيز معلوم گردد که چگونه ميتوان خيري را ساخت که فزاينده و مستمرباشد تا کثير و نهايتا کوثر باشد.


درهرموقعيت انسان دو نوع موضع گيري ميتواند داشته باشد .اين موضع گيري يا موضع حق است  يعني موضعي است که سبب بهره مندي ميشود ويا باطل است که نيتجه ان ازدست دادن موقعيتها وفرصتهاست که بعد ازحق چيزي غير از ضلالت و ازدست دادن نيست :فما ذا بعد الحق الاالضلال.پس بايد درهر موقعيتي حق را بشناسيم تا ازگمراهي درامان بمانيم و بهره هاي خود را زياد کنيم.


اما راه شناخت موضع حق چيست وچگونه ميتوان درموقعيتهاي متفاوت راه را پيدا کرد وبه بيراهه و ازدست رفتن مبتلا نگشت .هرشناختي نيازمند علم واگاهي است وشناخت حق علم واگاهي روشن وقطعي را ميطلبد ونميتوان براساس ظن وگمانها راه رفت و درپي حق بود: وَ ما يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا إِنَّ الظَّنَّ لا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئاً.دراينجا نيازمند بينه ودلايل اشکارو روشني هستيم تا بتوانيم راهها را از بيراهه ها تشخيص دهيم وگرفتار نشويم،پس بايد به ايه ها ونشانه ها خوب توجه کنيم ،علامتهاي روشن واشکاري که در خودمان و نيز جهان هستي قرار داده شده : سَنُرِيهِمْ آياتِنا فِي الْآفاقِ وَ فِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَق.اين شناخت واگاهي درمرحله اول نيازمند دليل اشکار و روشن است و بعد ازمعلوم شدن و تبيين نيازمند پذيرش وتسليم است تا نفع وخيروبهره مندي را نصيب انسان کند:قُلْ ياأَيُّهَاالنَّاسُقَدْجاءَكُمُالْحَقُّمِنْرَبِّكُمْفَمَنِاهْتَدى‏فَإِنَّمايَهْتَدِيلِنَفْسِهِوَمَنْضَلَّفَإِنَّمايَضِلُّعَلَيْهاوَماأَنَاعَلَيْكُمْبِوَكِيلٍ.


اين اگاهي وعلم درمراحلي با ايات ونشانه ها حاصل ميشود وبراي انسان بينشي را مياورد تا بتواند مرزهاي دقيق بين حق وباطل را تشخيص داده وبا قدم گذاشتن درمسير حق بهره هاي خود را از موقعيتها بردارد .اما گاهي شناخت سخت ميشود ومسير داراي ابهام وپيچيدگي .دراينجا قران يک وسيله نجات بخش ديگر را معرفي ميکند که همان فرقان است که براي کسانيکه به او ايمان اورده باشند و قوانين او را درعمل پياده کنند مرزهاي مبهم ونامعلوم را روشن و از بهره هاي عظيم خود سرشار ميکند‏:


يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقاناً وَ يُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيم‏


پس شناخت حق در مرحله اول نيازمند يک علم واگاهي وسيع وهمه جانبه است علم به موضوع ،شرايط واحکام درموقعيتهاي متفاوت و درمرحله اي بالاتر نيازمند يک عنصراساسي ديگراست وان رعايت حد ومرزهاي موجود در هستي که هستي داراي نظام و حد و مرز است :هو الذي خلق السماوات والارض بالحق و هرگونه حرکت بر خلاف اين حدها فساد وتباهي را به بار مياورد: وَ لَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْواءَهُمْ لَفَسَدَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ فِيهِنَّ


با اين شناخت واگاهي به قدرهاي واندازه هاي موجود درهستي  ميتوان مواضع هماهنگ با انرا بدست اورد و با رعايت حدها ومرزها بيشترين بهره ها را براي خود به ارمغان اورد که انچه با هستي وقوانين ان هماهنگ باشد به سرانجام خواهد رسيد ودوام خواهد داشت وحرکت بر خلاف جريان هستي محو و نابودي را بدنبال:


أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِها فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَداً رابِياً وَ مِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِي النَّارِ ابْتِغاءَ حِلْيَةٍ أَوْ مَتاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ كَذلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَ الْباطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفاءً وَ أَمَّا ما يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ كَذلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثال‏


قل جاء الحق وزهق الباطل ان الباطل کان زهوقا.


اين جريان حق وباطل وهماهنگي و ناهمگوني با هستي است که خيروشر را چه درروابط فرديمان وچه درسطح جامعه وتاريخ شکل خواهد داد وانسانها واقوام را بهره مند ميکند و جريان ساز ومستمر ويا انها را درنطفه خفه ميکند و به  عذاب خوارکننده دردينا وخوارکننده تر دراخرت مبتلا.


الَّذِينَ كَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ أَضَلَّ أَعْمالَهُمْ (1) وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ آمَنُوا بِما نُزِّلَ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَ هُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ كَفَّرَ عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ وَ أَصْلَحَ بالَهُمْ (2) ذلِكَ بِأَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا اتَّبَعُوا الْباطِلَ وَ أَنَّ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّبَعُوا الْحَقَّ مِنْ رَبِّهِمْ كَذلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ لِلنَّاسِ أَمْثالَهُم‏


 


فَأَمَّا عادٌ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ قالُوا مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِي خَلَقَهُمْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَ كانُوا بِآياتِنا يَجْحَدُونَ (15) فَأَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ رِيحاً صَرْصَراً فِي أَيَّامٍ نَحِسات‏


 


 


 

نکات روشي سور معوذتين...
ما را در سایت نکات روشي سور معوذتين دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ftathir1145 بازدید : 30 تاريخ : يکشنبه 22 اسفند 1395 ساعت: 3:25