سوره کوثر- مصداق کوثر

مصداق کوثر:

روشي که به ذهنمان رسيد:

1.       قبل و بعد از بعثت موقعيتهاي خاص و ويژه اي که حضرت داشتند را کشف و سپس تحليل کنيم که چگونه برخورد کردند. که البته سوال پيش آمد که کوثر قبل از بعثت نيز اعطا شده بود يا خير؟

2.      براي اينکه موقعيت ها و موضع گيري هاي حضرت را پيدا کنيم دو راه داريم.

a.       آيات قرآن که موقعيت و نوع موضع گيري حضرت را توضيح داده اند. مثل تعبير اذن در برخورد و مقابله با منافقين و ...

b.      کتابهاي تاريخ تحليلي مثل کتاب مرحوم عباس صفايي

c.       بر اساس اين دو راه مي توان به مصاديق کوثر پي برد که برخوردهاي و اقدامات پرخير حضرت را مي توان شناسايي کرد.

تاريخ قبل از بعثت:

d.      فقر و جهل و جنگ و تعصب بوده است.

         i.      در فقر چگونه و با چه درايتي رابطه تجارت را پيگيري کردند؟ از خود چه شخصيتي نشان دادند که اعتماد حضرت خديجه را جلب کردند؟ توانستند با آن نگاه اشراف زادگي عرب از جناب خديجه خواستگاري کنند؟ که حتي موجب مطرود شدن حضرت شده بود؟

          ii.      در فضاي جهالت نوع نگاه مردم به جهان پس از مرگ، جهالتشان نسبت به ملائکه و... که زيربناهاي بت پرستي شان بود. حضرت چگونه با آنها برخورد مي کردند. و....

          iii.      در فضاي جنگ و تعصب که قومي و قببيلگي بود. نوع دعوتها حضرت چگونه بوده؟

تاريخ بعد از بعثت:

e.       مردي است که ادعاي ديني متفاوت دارد و خود را پيامبر مي داند در حالي که از امکاناتي که ديگران برايشان مهم است چيزي ندارد. چه اقداماتي داشته است؟  چه برخوردهايي داشته که بتواند جريان فرهنگي متفاوتي ايجاد کند و تنها نماند و گسترش يابد.

3.      سه مقاله مطالعه شد که بهترين آنها «نقش سيره و شخصيت حضرت رسول صلي الله عليه وآله در گسترش اسلام در دوران بعثت»بود.(البته پيشنهاد مباحثه نبود)

             i.      مقاله، اقدامات حضرت را در ده مورد بيان مي کند و استنادات را توضيح مي دهد. مثل: ارتقاي سطح اگاهي و بصيرت مردم، کادر سازي و برنامه ريزي دقيق، صبر و استقامت، گفتگوي احسن و گفتار نيکودر برخورد با مخالفان و ...

              ii.      نقدي کلي زده شد که اينها عناوين کلي است. و روشن نمي کند مصداق کوثر چيست.

4.      نکته اي که به ذهن مي رسيد: مصاديقي که تفاسير مطرح کرده بودند را ببينيم مي توانيم با خير کثير که رفتاري است تحليل کنيم يا خير؟

5.      مثلا مصداق کوثر را که تقريبا اتفاق دارند وجودمبارک حضرت زهراست. که  موجب برکات و خيرات در زندگي حضرت شده و باعث شده است که ايشان تنها نباشند و جريان فرهنگي از طريق نسل ايشان ادامه دار باشد. توضيح اين مطلب با خير کثير را مي توان چنين گفت که:

درموقعيتي که جهالت عرب نگاهي خاص را به دختر موجب شده بود. حضرت از امکان و نعمتي برخوردار مي شود که به ظاهر نمي تواند موجب اين شود که جريان فرهنگي و فکري ايشان ادامه دار باشد. چرا که عرب ادامه خود را از طريق فرزند پسر مي دانست و اين فرزند ذکور بود که مي توانست اسم و رسم ها را زنده نگه دارند. اما حضرت رسول با ارتباطاتي خاص موجب شدند که اين نعمت حفظ، تثبيت و موجبات خير براي اهداف و طرز تفکرشان باشد. از نوع برخوردهايي که قبل و بعد از مسافرت داشتند، بياناتي که نسبت به ايشان داشتند. غضب و خوشحالي را با غضب و خشنودي خود و خدا برابر مي دانستند و ...

-        آيا مي توان بر اساس اين نگاه وارد تاريخ شد؟

6.      نکته ديگر اينکه تمام برخوردهاي حضرت بر اساس وحي و نبوت بوده است و مصداق کلي کوثر برخوردهاي وحياني حضرت بوده است که شناختي نسبت به درد، درمان و شرايط داشته اند. و اين را ريز کنيم و مصاديقي نشان دهيم.