او بازگشت دارد
و زياد به سوى خدا روى مىآورد،
در تمامى حركتها مقصد را مىشناسد
و در تمامى برخوردها كار خود را فراموش نمىكند.
اسبهاى زيبا و مركبهاى رام و خانههاى راحت، او را با خود نمىبرند،
او اين همه را با خود مىآورد و شهد و حاصلش را در نزد خدا جمع مىكند و براى او مىخواهد.
كسى كه جلوهها جذبش مىكنند اوّاب نيست.
اينها همان بچههايى هستند كه در بازار دنيا كار خود را فراموش مىكنند
و به دنبال چرخ و فلك و دعوا و ماجرا راه مىافتند
و به خدا و كار خود پشت مىكنند، در حالى كه خدا در انتظار بازگشت و حضور آنهاست،
ما از اين لحظه همراه عبوديت خدا هستيم:
از لحظهاى كه به خود آمديم
و عبوديت خدا را بر
عبوديت نفس
و خلق
و دنيا
و شيطان ترجيح داديم،
چه بسا شركها و ناخالصىهايى داشته باشيم
چه بسا كه در كنار حوادث بمانيم و به سوى خدا باز نگرديم؛
ولى در هر حال بايد در كشش و كوششى باشيم و مراحل عبوديت را به خلوص و اخلاص برسانيم تا از كسانى باشيم كه :
خدا دلهاى آنها را به دست مىگيرد
و مباشر دلهاى آنها مىشود كه در دل
آنها متاعى هست،
خوف و رجا
و عشق و طلبى هست
كه خداوند به خاطر آن متاع، اين دل را پاسدار شود و نگهدار باشد؛ همچنان كه يوسف به خاطر متاعى كه در دل برادرش بود، او را برداشت و نگه داشت كه؛ «مَعاذَ اللَّهِ انْ نَأْخُذَ الَّا مَنْ وَجَدْنا متاعَنا عِنْدَهُ».[8]
عبد مؤمن همراه
ايمانش
و صلاحش
و خلوصش
با
بلاء
و تمحيص
روبرو مىشود كه تمامى ناخالصى او را پاك مىكند. و در عبوديت رو به كمال مىبرد.
[2] ( 1) انّى وَ لَكُمُ القُلُوبُ الْتّى تَوَلَّى اللَّهُ رِياضَتَها بِالْخَوفِ وَ الرَّجاءِ وَ جَعَلَها اوْعِيَة لِلشُّكْرِ وَ الثَّناءِ وَ آمَنَها مِنْ عَوارِضِ الْغَفْلَةِ وَ صَفَّاها مِنْ سُوءِ الْفِتْرَة ... مفاتيح الجنان، زيارت جامعهى ائمة المؤمنين
[5] ( 2) خداوند نعمتهايش را عزيز مىدارد؛ در صورتى كه به كار نگيرند باز پس مىگيرد. او ذلت را بر نعمتهايش نمىپسندد.
نکات روشي سور معوذتين...
برچسب : نویسنده : ftathir1145 بازدید : 42