بيان از مجمع که کوثر چيزي است که من شانه الکثره، و کوثر به معناي خير کثير است.
اختلاف اقوال در تفسير کوثر: دو قول خير کثير و نهر في الجنه را مستند مي دانند وبقيه اقوال را دليلي بر آنها نمي دانند.
دليل براي اينکه معناي کوثر فقط خير کثير و کثرت نسل است.
ظاهر ابتر که معنايش انقطاع نسل است
ظاهر الجملة أنها من قبيل قصر القلب- أن كثرة ذريته ص هي المرادة وحدها بالكوثر الذي أعطيه النبي ص أو المراد بها الخير الكثير و كثرة الذرية مرادة في ضمن الخير الكثير
لو لا ذلك لكان تحقيق الكلام بقوله: «إِنَّ شانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ» خاليا عن الفائدة.
رد کساني که مي گويند ابتر يعني المنقطع عن قومه و المنقطع عن الخير به واسطه روايات مستفاضه به اينکه سوره در مورد کسي است که حضرت را بعد از فوت قاسم و عبدالله ابتر مي خواندند.
من الامتنان عليه صلي الله عليه و آله
الدال على العظمة ، جيء بلفظ المتكلم مع الغير، ،
و لما فيه من تطييب نفسه الشريفة أكدت الجملة بإن
و عبر بلفظ الإعطاء الظاهر في التمليك.
شکر نعمت است. دليل : ظاهر سياق که بعد تفريع از امتنان است.
مراد از نحر: هو رفع اليدين في تكبير الصلاة إلى النحر دليل: ما رواه الفريقان عن النبي ص و عن علي ع و روته الشيعة عن الصادق ع و غيره من الأئمة
شانئ: مبغض
ابتر: من لا عقب له
برخي ابتر را به معناي منقطع از خير يا منقطع از قومش مي دانند که ايشان با روايت شان نزول موافق نمي دانند.
سوال:
گاهي در جمع بندي لغت وکار تفسيري انسان به معنايي مي رسد اما زماني که به روايات مراجعه مي کند فاصله معنايي حس مي کند چه طور بين آنها جمع کنيم؟ مثلا در اين سوره نحر به معناي قرباني کردن است و در روايات نوع خاصي از حرکت عبادي را بيان مي کنند. يا مثلا در مورد آيات مهدويت اين موارد بيشتر است.
نکات روشي سور معوذتين...برچسب : نویسنده : ftathir1145 بازدید : 44